حضرت حافظ
...دور گردون گر دو روزي بر مراد ما نرفت دائما يكسان نماند حال دوران غم مخور...
:)
برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
اطرافيان
ديدم كه كمترين ارزشي واسه آدمايي كه دوستشون دارم ندارم!
راسته كه ميگن از هيچكس انتظار جبران محبت رو نداشته باش و از همه انتظار بدي كردن رو داشته باش...
مهم نيست...
زندگي پر از اين محبتاي احمقانه و بيجاست!
بازم مهم نيست...
هربار آدمايي كه بهم ثابت كردن واسشون ارزش دارم رو سفت تر ميچسبم.
الان در كمال آرامش دارم از آدماي بيخود اطرافم ميگم؛ ديگه داره واسم عادي ميشه!
برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
اكنون، مضطرب
نميدونم چمه
قلبم تند تند ميزنه
دستام ميلرزه
داغ كردم
نميدونم از چيه
نگرانم
نميدونم براي چي
اين نيز بگذرد...
اين نيز بگذرد...
اين نيز بگذرد...
نمي‌گذره...نمي‌گذره...
هر چي بيشتر طول ميكشه بدتر ميشه.
نميدونم مشكل چيه.
حتي درست نميدونم نگرانم يا عصبي!
برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
...اميد...
هنوز هستن چيزايي كه دوسشون دارم.
هنوز هستن كارايي كه انجام دادنشون رو دوست دارم.
هنوز هستن آدمايي كه مهربونن.
من خوبم...
من خوبم...
من خوبم...
من خوبم...!
برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
به سوي زيبايي...كتاب
كتاب؛ بي شك از دوست‌داشتني‌ترين چيزهاي زندگيمه!
هر كتاب يه بوي خاصي داره. كتاب نو، قديمي فرقي نميكنه چون همش اين قدرت رو داره كه يه حس خوب بهم بده.
و خب...اصل كار خوندنشه. وقتي كه من رو جدا ميكنه از اين دنيا و پرتم ميكنه توي يه دنياي ديگه، كشور ديگه، زمان ديگه و زندگي ديگه.
لمس كردن كاغذاش...حسش وصف نشدنيه! مثل نوازش موهاي معشوقم ميمونه!
و كتابخونه...تنها جاييه كه مرتبش ميكنم؛ يعني خيلي وقتا حوصلش رو دارم كه مرتبش كنم.
هربار ميرم سفر لباساي كمتري برميدارم تا بتونم كتاباي بيشتري رو نگه دارم.
از خريدام ميگذرم و با پولش كتاب ميخرم.
كتاب...كتاب...كتاب...حتي اسمش هم آرامش ميده بهم!
كتاب... با چه قهقهه‌ها و هق هق‌ها و هيجاناتي دنبالش كردم.
(دوست داشتني دوم)
برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
اكنون، خوب
الان آنتنم رو خوب بودنه:)
اميدوارم شما هم خوب باشيد...آروم، خوشحال، سالم:)
برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
بيخود
خيلي دارم سعي ميكنم كه خوب باشم ولي نتيجه نميگيرم.
از اون بدتر اينكه پيش هيچكس ابراز غم نميكنم؛ ولي وقتي دست خودم نيست تمام غما ميشن يه پرخاشگري بيخود كه باعث رنجش طرفم ميشه!
وقتي ببينم يكي ازم ناراحت شده(حتي يكم) بهم ميريزم و خودم رو ميبندم به لعن و نفرين!
نه با خودم كنار ميام و نه قدرت كنار اومدن با بقيه رو دارم!
لرزش دستم، نفسايي كه سخت بالا مياد، سردرد...هنوز ادامه دارن...!
برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
بي‌اعصاب اعظم
اعصابم كه بهم ميريزه دلم ميخواد داد بزنم ولي گاهي اوقات به اوج عصبانيت ميرسم كه هيچي آرومم نميكنه مثل همين الان.
دستام و صدام ميلرزه و بغضم ميگيره و بي دليل ميخندم.
نه حوصله ي داد زدن دارم و نميتونم هيچي رو بهم بريزم به خاطر همين اعصاب خوردم ادامه دار ميشه و تا ساعت‌ها تپش قلبم رو احساس ميكنم و دستم ميلرزه و نفس كشيدن برام سخته.
نفس عميق كشيدم، آب خوردم، سعي كردم هواسم رو پرت كنم؛ هيچ تاثيري نداشت.
تايپ كردن با اين لرزش دست خيلي سخته.
دلم نميخواد رو سر هيچكس خاليش كنم.
كاش زودتر تموم شه:(
برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
به سوي زيبايي...نوار كاست
يه چيزي كه ديوانه‌وار بهش علاقه دارم نوار كاسته!
گرفتن اون جعبه‌ي مكعب مستطيلش توي دستام دقيقا مثل داشتن گنج ميمونه.
صداي «تق» جعبش آرامبخشه؛ درست مثل لالايي...
و بعد آهنگش...
اينجا ديگه نميتونم هر نوار كاستي رو قبول كنم!
وقتي كه آهنگاي مورد علاقم رو گوش ميدم لذت ميبرم؛ حتي وقتي كه آهنگ به خاطر قديمي بودنش صداي خش خش ميده و هيچي ازش نميفهمم!
نوار كاست حالمو خوب ميكنه و توي حال خوب تفريحم گوش كردن و لمس كردن و باز و بسته كردن نوار كاسته!
(دوست داشتني شماره ي يك)
برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
-