شنيدين ميگن كمال همنشين در من اثر كرد؟ الان كمال جانشين در من اثر كرده:|
يه عزيزي عادت داره نشسته ميخوابه وقتي شر و صدا ميشه از خواب ميپره ميگه: خواب نبودم كه!
الان سر جاي ايشون نشستم.مني كه نشسته نميخوابم و بايد دراز بكشم، مني كه بخوابم به هيچ عنوان قبل يك ساعت بيدار نميشم، مني كه به سر صدا حساس نيستم، نشسته خوابيدم، چند دقيقه بعد پريدم گفتم خواب نبودم كه:|
تازه هميشه چند دقيقه طول ميكشه لود شم ولي الان ويندوز بالا اومده:|
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲ دى ۱۳۹۸ساعت:
۰۱:۰۴:۲۹ توسط:فلزياب كرد موضوع:
از ديروز تاحالا بيدارم:/
عين ديوونهها رفتار ميكنم كيه كه سوتي بدم:/
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲ دى ۱۳۹۸ساعت:
۰۱:۰۴:۲۸ توسط:فلزياب كرد موضوع:
دارن تند تند وسايلو ميبرن تو ماشين براي سفر
هنوز حاضر نشدم كه هيچ
دارم شكلات ميخورم پست ميذارم
:|||||||||||||||||
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲ دى ۱۳۹۸ساعت:
۰۱:۰۴:۲۷ توسط:فلزياب كرد موضوع:
كاش هممون ميتونستيم يكيو انتخاب كنيم به عنوان پارتنر كتاب؛ مثلا برامون كتاب ميخوند، ما براش كتاب ميخونديم.
كتابايي كه خونده بوديم رو بهم معرفي ميكرديم و واسه هم تعريف ميكرديم.
راجع به كتابا حرف ميزديم.
ميرفتيم كتابخونه/كتاب فروشي.
دركل همه چيمون كتاب بود.
چيه آخه يكي از اينام نداريم
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲ دى ۱۳۹۸ساعت:
۰۱:۰۴:۲۶ توسط:فلزياب كرد موضوع:
كاش الان يكي بهم پيام بده:/
مزاحم نههههه يكيكه چت كردن باهاش رو دوست دارم
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲ دى ۱۳۹۸ساعت:
۰۱:۰۴:۲۶ توسط:فلزياب كرد موضوع:
كاش الان شكست عشقي خورده بودم اونجوري حداقل ميدونستم چه مرگمه:/
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲ دى ۱۳۹۸ساعت:
۰۱:۰۴:۲۵ توسط:فلزياب كرد موضوع:
اين حجم از علاقم به پايين شهر نميدونم از كجا اومده:|
واقعا چيشد كه اينجوري شد:|
آخه چراااا:|
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲ دى ۱۳۹۸ساعت:
۰۱:۰۴:۲۴ توسط:فلزياب كرد موضوع:
كاش الان تو خونه ي سي_چهل متريم (ترجيحا پايين شهر يا يه روستاي خلوت) زندگي ميكردم:|
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲ دى ۱۳۹۸ساعت:
۰۱:۰۴:۲۳ توسط:فلزياب كرد موضوع:
ديروز از فلافل پايين شهر و كيمچي سئول نوشتم آخرشم املت خوردم:/
والا امروز به همون املتشم راضيم فقط يه چيز باشه بخورم:|
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲ دى ۱۳۹۸ساعت:
۰۱:۰۴:۲۰ توسط:فلزياب كرد موضوع:
جوري از كاراي كثيفشون حرف ميزنن انگار چه كار خوبي كردن.
با افتخار براي بقيه تعريفش ميكنن.
حالم بهم ميخوره ازشون.
عوقم ميگيره.
بازم ترس...
ميترسم از اينكه نكنه منم كاري كنم كه فكر كنم درسته ولي از نظر بقيه اشتباهه.
تعريفش كنم و بشم يه كثافت تمام عيار!!!!
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲ دى ۱۳۹۸ساعت:
۰۱:۰۴:۱۹ توسط:فلزياب كرد موضوع: